Web Analytics Made Easy - Statcounter

در ادبیات اقتصادی عنوان می‌شود که رشد نقدینگی عامل اصلی تورم در میان‌مدت و بلندمدت بوده و اساساً یک پدیده پولی است بدین معنا که بدون تغییر در حجم پول، تورمی در اقتصاد وجود نخواهد داشت. این گزاره، گزاره درست و دقیقی است با این حال لحاظ چند نکته پایه‌ای پیرامون آن، به تلقی ما از رابطه نقدینگی و تورم کمک شایانی خواهد کرد:

1.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فرض کنیم در اقتصادی قرار داریم که مقدار پول به هیچ وجه رشد نمی‌کند و حجم آن مقدار ثابتی است. سوال: آیا در این اقتصاد، تورمی وجود خواهد داشت ؟ جواب: خیر، چرا که در چنین اقتصادی این حجم پول بین بازارهای مختلف در گردش بوده و افزایش حجم پول در یک بازار، به معنای کاهش حجم پول در بازاری دیگر خواهد بود. نتیجه آنکه در صورت افزایش قیمت‌ در یکی از بازارها ناشی از افزایش تقاضا و ورود پول، شاهد کاهش قیمت ناشی از کاهش تقاضا و کاهش گردش پول در سایر بازارها خواهد بود. بنابراین در چنین اقتصادی، در صورت وقوع هر نوع شوکی صرفاً قیمت‌های نسبی تغییر خواهد کرد و تورم به معنای افزایش مستمر تمامی قیمتها وجود نخواهد داشت. اصطلاحاً می‌گوییم در این اقتصاد در یک بازار گرانی و در بازار دیگر رکود حاکم خواهد شد.

2. معادلات پولی در اقتصاد کلان منعکس کننده تولید، پس انداز و مصرف در بخش واقعی اقتصاد هستند. خانوارها، به عنوان عاملان افتصادی درآمد خود را یا مصرف می‌کنند یا پس انداز. این پس انداز نیز یا در قالب وام به بخش تولید است یا در قالب نگهداری پول نقد (تقاضای سفته بازی). بنابراین پول معادل وجوهی است که خانوار در طی یک دوره زمانی یا مصرف کرده یا به صورت نقد نزد خود نگه می‌دارد و شبه پول معادل وجوهی است که پس انداز کرده و در قالب وام به بخش تولیدی رفته و در طی یک سال صرف تولید کالاها و خدمات اقتصاد می‌گردد. نقدینگی مجموع این دو مقدار است: پول و شبه پول. بنابر فرض مندرج در بند 1 ، در صورتی که در یک دوره مردم بخواهند بیشتر مصرف کنند یعنی میزان پس انداز را کاهش داده و مصرف فعلی را افزایش دهند، در اقتصاد تمامی کالاهای مصرفی مصرف کنندگان دچار افزایش قیمت ناشی از فشار تقاضا خواهند شد؛ اما آیا این افزایش قیمت، تورم است؟ جواب: خیر! تورم آن افزایشی در قیمتهاست که مستمر باشد نه صرفا در یک دوره اتفاق بیافتد. بنابر این در چنین اقتصادی، تورم وجود ندارد بلکه در بازار کالاهای مصرفی گرانی و در بازار کالاهای تولیدی رکود حاکم خواهد شد.

3. عوامل متعددی وجود دارند که تعادل نقدینگی (به معنای نسبت پول به شبه پول) را دستخوش تغییر قرار می‌دهند همچون تغییر ذائقه مصرفی، یا انواع شوکهای طرف عرضه. یکی از این دلایل، تغییر دیدگاه فعالین اقتصادی ناظر به نرخ‌های بازده انتظاری بین نگه ‌داری مدت‌دار پول (در قالب پس‌انداز که منجر به ایجاد شبه پول می‌شود) و سایر اشکال دارایی‌ها (در قالب نگهداری پول نقد برای تقاضاهای سفته بازانه و خرید دارایی‌ها) است. زمانی که نرخ بازده سایر دارایی‌ها افزایش یابد، میزان شبه پول کاهش و حجم پول افزایش می‌یابد و در واقع، پول بجای آنکه در بخش تولیدی گردش کند، وارد بازارهای دارایی می‌شود. این اتفاق موجد دو اثر جدی است: اول کاهش میزان شبه پول به افزایش نرخ بهره (هزینه تمام شده پول برای تولید) منتهی خواهد شد و تولید را گرانتر خواهد کرد ؛ دوم افزایش گردش پول در بازار دارایی‌ها به گرانی در آن بازارها منجر خواهد شد. سوال: آیا افزایش قیمت دارایی‌ها به معنای تورم است؟ پاسخ: خیر! بنا بر فرض بند 1 ، این افزایش قیمت در صورتی استمرار خواهد داشت که با رکود (کاهش تقاضا) مواجه نگردد در صورتی که با فرض عدم تغییر موجودی پول در کل یک اقتصاد، وقوع گرانی در یک بازار به سوق یافتن پول به تقاضاهای کمتر میل پیدا کرده و در نتیجه نرخ های بازده انتظاری در آن بازار دارایی کاهشی خواهد شد و در نهایت تعادل شگل گرفته جدید، تعادل پایداری نخواهد بود.

4. آیا تورم طرف عرضه، وجود دارد؟ تورم سمت عرضه عبارت دقیقی نیست، اولا توجه به این نکته ضروری است که شوک‌های سمت عرضه نهایتا منجر به اثرگذاری بر تولید گروهی از کالاها خواهد شد و بندرت می‌توان شوکی را عامل اثرگذار بر تولید تمامی کالاها و خدمات دانست. دوما اختلالات سمت عرضه اقتصاد در حوزه تولید برخی کالاها (و نه دارایی‌ها) منجر به نیاز بیشتر این بازارها به ورود پول خواهد شد. درصورتی که خلق پول در اقتصاد را برونزا فرض کنیم و همچنین فرض کنیم سیاستگذار پولی، عرضه پول را در پاسخ به این تقاضا افزایش ندهد، این نیاز بیشتر تولید به پول با افزایش رقابت بر سر پول به رشد نرخ سود پول، تغییر نسبت پول به شبه پول و در نتیجه به افزایش هزینه تمام شده وام برای تولید کننده همراه خواهد شد. این افزایش هزینه تمام شده پول نیز به رکود منتهی خواهد شد.

5. اما در صورتی که خلق پول در اقتصاد را درونزا بدانیم، به این معنا که بانک مرکزی در شرایط ایجاد شوک سمت عرضه اقدام به افزایش حجم پول (در قالب وام) کند و پول جدید در اختیار بخش تولیدی قرار دهد، در واقع با این وضعیت مواجه خواهیم شد که افزایش هزینه‌های تولید در اثر ایجاد شوک در ازای عرضه پول جدید و تطابق سیاست پولی با نیاز بخش تولیدی کاهش می‌یابد. نکته دقیق مساله اینجاست در چنین شرایطی، آنچه که تورم را ایجاد کرده، افزایش حجم پولی است که به نحو پیشینی در اقتصاد تولید می‌شود نه شوک سمت عرضه. به عبارتی تطابق سیاست پولی (خلق پول برای بخش تولید) با نیاز درونزای سمت عرضه اقتصاد ناشی از شوک ، تورم را به صورت پیشینی در اقتصاد رقم می‌زند ، در صورتی که اگر این تطابق نبود ، صرفا قیمتهای نسبی در اقتصاد تغییر کرده و رکود و گرانی بر اقتصاد حاکم می‌شد.

6. بانک های مرکزی با توجه به این موضوع که در صورت عدم تطابق با نیاز بخش واقعی، وقوع رکود تولیدی در بلندمدت به ضرر اقتصاد خواهد بود، در شرایط وقوع اختلالات در سمت عرضه اقتصاد، اقدام به افزایش حجم پول می‌کنند تا تعادل اقتصاد را به سمت بهبودی سوق دهند. این عمل از طریق تحمیل شرایطی ناخواسته بر خانوار از محل افزایش قیمت‌ها (تورم) ایجاد می‌شود. بنابراین نمی‌توان تورم را یک پدیده در متن اقتصاد دانست بلکه تدبیری است که از سوی سیاستگذار به منظور جلوگیری از انحراف اقتصاد از تعادل بهینه خود بکار بسته می‌شود.

7. در ادبیات جدید بانکداری عنوان می‌شود که خلق پول در اقتصاد مدرن درونزاست و از هیچ خلق می‌شود. به این معنا که بانک مرکزی نقش فعالانه و انحصاری در خلق پول نداشته و صرفا از شرایط بازار تاثیر می‌پذیرد و می‌تواند تا درجاتی بر بازار و نرخ سود پول موثر باشد. باید توجه داشته باشیم که این معماری پولی مدرن که متشکل از بانک مرکزی، شبکه بانکی، پول اعتباری، خلق پول و ... است، مبنائاً به جهت حفظ و تقویت ساختار تولید صنعتی ایجاد شده است و دالّ مرکزی آن، حفظ و حراست از تولید صنعتی است. بدون توجه به این نکته نمی‌توان راهکار پیشنهادی اصلاحی دقیقی برای نظام بانکداری ارائه داد.

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: نرخ تورم نقدینگی افزایش حجم پول افزایش قیمت بخش تولیدی بخش تولید دارایی ها سمت عرضه پس انداز خواهد شد خلق پول شبه پول

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۰۲۶۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روند کاهشی نرخ ارز درپی شکست بازار از مرکز مبادله

یک کارشناس اقتصادی گفت: کاری که بانک مرکزی به‌درستی انجام می دهد، این است که با افزایش نرخ ارز در بازار غیر رسمی، نرخ مرکز مبادله تغییر خاصی نمی کند؛ این نشان می‌دهد که بانک مرکزی بازیچه قرار نگرفته و وارد بازی بازارسازها نشده است. بازار آزاد می‌خواهد نرخ ارز مرکز مبادله را به سمت خودش بکشاند اما وقتی موفق نمی‌شود، کاهش پیدا می‌کند. سال گذشته نرخ دلار به ۶۰ هزار تومان رسید اما به ۵۰ هزار تومان برگشت.

آلبرت بغزیان در گفت‌وگو با ایسنا، درباره تاثیر حراج سکه در کنترل قیمت‌ها بیان کرد: اگر هدف بانک مرکزی کاهش قیمت سکه بوده، باید توجه داشت که این کار یک مسکن موقت است برای تاثیر در قیمت؛ لذا این امر باید به‌طور مرتب انجام شود یا اینکه به تعدادی سکه عرضه شود که دیگر بازار اشباع شده باشد. البته همه این‌ها منوط به این است که نرخ ارز هم ثابت باشد.

این کارشناس اقتصادی اظهار کرد: قبلا برگزاری حراج‌ سکه برای این بود که طلا به سازندگان عرضه شود و آنها بتوانند زیورآلات تولید کنند، در مقایسه با زمانی که نفت فروخته می‌شد و بانک مرکزی طلا و دلار تحویل می‌گرفت و به بانک کارگشایی می‌داد که به سازندگان و تولیدکنندگان زیورآلات عرضه کند؛ این کار در میان‌مدت نمی‌تواند اثری داشته باشد که قیمت‌ها را بشکند و کسانی که سکه خریدند هم به امید سوداگری هستند یا اینکه دنبال حفظ ارزش پولشان  هستند.

بغزیان خاطرنشان کرد: تا زمانی که سوداگری است و بین ارز دولتی و غیر رسمی اختلاف وجود دارد، نباید انتظار داشته باشیم که ثبات اقتصادی ایجاد شود و طلا و دلار برای خرید واقعی باشند نه برای استفاده از فرصت‌ها و سوداگری؛ زیرا اختلاف ارز دولتی با بازار غیر رسمی جذاب است و با عرضه محدود هم نمی‌توان نرخ را شکست بلکه می توان در کوتاه مدت بر بازار اثر گذاشت و این امر را بارها آزمون کردیم؛ لذا باید این موضوع ریشه‌ای حل شود.

وی ادامه داد: برای مثال منطقی بود که در آستانه سفرهای نوروزی، میزان دریافت ارز مسافرتی را افزایش دادند که فرد تشویق نشود ارز را از بازار آزاد بخرد، اما تا زمانی‌که محدودیت باشد، هرچه هم سهمیه افزایش پیدا کند، از طرف دیگر صف ایجاد برای خرید ایجاد می شود و چون به اندازه تقاضا عرضه نمی‌شود، در حد همان چند روز التهاب بازار را کنترل می‌کند و این را نباید به‌عنوان یک برد در نظر گرفت.

این کارشناس اقتصادی خاطرنشان کرد: کاری که بانک مرکزی به‌درستی انجام می دهد، این است که با افزایش نرخ ارز در بازار غیر رسمی، نرخ مرکز مبادله تغییر خاصی نکرد. این نشان می‌دهد که بانک مرکزی بازیچه قرار نگرفته و وارد بازی بازارسازها نشده است. بازار آزاد می‌خواهد نرخ ارز مرکز مبادله را به سمت خودش بکشاند اما وقتی موفق نمی‌شود، کاهش پیدا می‌کند. سال گذشته نرخ دلار به ۶۰ هزار تومان رسید اما به ۵۰ هزار تومان برگشت.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • اقتصاد مقاومتی با اتکا به تولید داخل محقق می‌شود
  • مشکل تورم با افزایش تولید از بن بست خارج می‌شود
  • تولید و عرضه به بازار کفی طبی نانویی
  • پیش‌بینی بورس فردا ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • دلار و سکه تا کجا کاهش پیدا می کنند؟
  • کاهش رشد نقدینگی به تنهایی موجب مهار تورم نخواهد شد
  • نزول رشد اقتصادی دور از انتظار اولین اقتصاد جهان
  • روند کاهشی نرخ ارز درپی شکست بازار از مرکز مبادله
  • نقش کلیدی صندوق‌های سرمایه گذاری بازار سرمایه در جمع‌آوری نقدینگی‌های بلاتکلیف
  • چه کسانی با مالیات بر عایدی سرمایه مخالف هستند؟